رویای شبانه سلام بر نابترین ترانه،
شور و غزل تب شبانه،
ای وای حواسم به کجا رفت
تو همانی رویای قشنگ هر شبانه...
|
باز لبخند بزن،قوری قلبت را،زود بند بزن توی آن مهربانی دم کن، بعدبگذار که آرام آرام ،چای تو دم بکشد شعله اش را کم کن، دستهایت :سینی نقره ای نور اشکهایم:استکان های بلور کاش،استکان هایم را توی سینی خودت می چیدی کاش اشک مرا می دیدی خنده هایت قند است چای هم آماده است چای با طعم خدا بوی آن پیچیده،از دلت تا همه جا پاشو مهمان عزیز توی فنجان دلم ،چایی داغ بریز [ شنبه 92/3/25 ] [ 12:4 صبح ] [ ziba . shams ]
[ نظرات () ]
|
|
[ فالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |